تصمیم گرفته بودم از برلین تا فرانکفورت را با قطار طی کنم و از منظره ی زیبای جاده لذت ببرم در طی مسیر تصمیم گرفتم راجب هتل های مرکز شهر کمی تحقیق کنم و تا مکان مناسبی برای ماندن در فرانکفورت داشته باشم برای همین لپتاپم را روشن کردم و شروع کردم در اینترنت چرخیدن...
سفرنامه فرانکفورت دکتر علی باغانی، وکیل پایه یک دادگستری
سفری به فرانکفورت
دکتر علی باغانی وکیل پایه یک دادگستری
فرانکفورت کجاست؟
فرانکفورت به عنوان یکی از بزرگترین شهر های آلمان، مهمترین شهر اقتصادی تمام حوزه اروپا نیز شناخته میشود. این شهر دارای مکان های دیدنی بسیاری است و همین امر میتواند اصلی ترین دلیل برای بازدید از آن تلقی شود. شما میتوانید هنگام سفر به برلین یا دیگر شهر های آلمان، با یک بلیط قطار خودرا به فرانکفورت برسانید تا از زیبایی های آن نیز بهره ببرید.
چگونه به فرانکفورت رفتم؟
تصمیم گرفته بودم از برلین تا فرانکفورت را با قطار طی کنم و از منظره ی زیبای جاده لذت ببرم در طی مسیر تصمیم گرفتم راجب هتل های مرکز شهر کمی تحقیق کنم و تا مکان مناسبی برای ماندن در فرانکفورت داشته باشم برای همین لپتاپم را روشن کردم و شروع کردم در اینترنت چرخیدن. دو هتل پیدا کردم این دو هتل بسیار به یکدیگر نزدیک بودند که اگر یکی از آنها اتاق خالی نداشت به راحتی بتوانم به هتل دیگری بروم.
برنامه سفر به فرانکفورت
درحالی که به سمت فرانکفورت میرفتم تصمیم گرفتم مناطق دیدنی این شهر را نیز چک کنم و لیستی برای مکان هایی که قرار است بروم و دیدن کنم برای خودم ایجاد کنم و برنامه ریزی داشته باشم. از برلین تا فرانکفورت نزدیک پنج ساعت و نیم با قطار فاصله داشت و من زمان کافی برای برنامه ریزی سفرم در قطار را داشتم. برنامه ریزی ام ابتدا بازدید از خانه اپرای فرانکفورت سپس بازدید از موزه ها و مکان های دیدنی اطراف, سپس کلیسا ها و خیابان ها و محله های معروف این شهر بود که جزئیات بیشتر را در ادامه خواهم گفت. برنامه ریزی را به پایان رساندم و تصمیم گرفتم مکان های مختلف در قطار را ببینم که شامل یک بار کوچک نوشیدنی بود و مردم نوشیدنی مورد نظر خود را سفارش میدادند و کنار میز کوچکی که کنار بار قرار داده شده بود نوشیدنی خود را میخوردند. به کوپه ام بازگشتم و میخواستم کمی استراحت کنم تا به مقصد برسم. درادامه مسیر از مناطق سرسبز مسیر و مناطق روستایی که بین این دو شهر بودند لذت بردم.
نکته جالبی که در مورد این مناطق مسکونی کوچک بین جاده ای نظرم را جلب کرد این بود که بسیاری از این خانه ها بر روی سقفشان وسیله ای برای ذخیره انرژی خورشیدی داشتند. از آنجایی که آلمان از نظر منابع طبیعی مانند کشور های خاورمیانه ای غنی نیست مردم آن به درستی از انرژی های موجود استفاده میکنند و بسیار در مصرف انرژی های دیگر صرفه جویی میکنند.
ورود به فرانکفورت
به فرانکفورت رسیدم و هوا به شدت ابری بود سریع از تاکسی های فرودگاه استفاده کردم تا به هتل برسم. در بین مسیر رسیدن به هتل باران شدیدی شروع به باریدن کرد و خوشحال بودم از اینکه از تاکسی استفاده کردم. حدود نیم ساعت بعد به هتل رسیدم طرفای ساعت 11 شب بود. اولین هتلی که در قطار انتخاب کرده بودم خوشبختانه اتاق خالی داشت و نیاز نبود که به هتل بعدی بروم. به اتاقم رفتم تا شب را کمی استراحت کنم و روز بعد به گشت و گذار در شهر ادامه دهم. قرار بود حدود 5 روز نیز در این شهر بمانم و بعد به هامبورگ بروم.
اولین منظره ای که در نزدیکی شهر توجهتان را جلب خواهد کرد ساختمان های بلند و آسمان خراش های زیبای این شهر است که در شب زیبایی آنها به دلیل روشن شدن چراغ های ساختمان ها چند برابر است.
روز بعد اطراف ساعت 10 از خواب بیدار شدم و پس از صرف صبحانه برای دیدن شهر از هتل بیرون آمدم.
پل ایزینشتیگ (Eiserner Steg)
اولین مقصدم برای گشت و گذار در فرانکفورت پل Eiserner Steg بود که که در محله Romerberg قرار داشت. این پل بخش مرکزی فرانکفورت را به محله Sachsenhaus متصل میکند و ماشین ها اجازه عبور از روی این پل را ندارند. این پل از سال 1868 در این مکان ساخته شده است و در زمان های مختلف بازسازی شد.
در این محله خانه های زیبایی به اسم خانه های Romer نیز قرار دارند که در طی زمان ها بازسازی و نگه داری شده اند و در زمان های مختلف تاریخ های مختلف در این شهر را ثبت کرده اند. میدان این محله شاهد اتفاقاتی چون اعدام مجرمین, آتش سوزی های بزرگ و بمباران های جنگ جهانی دوم که بخشی از این منطقه را نابود کرد اما دوباره بازسازی شد و همچنین فستیوال های زیبا و موسیقی نیز بوده است و باز مانده ای از تاریخ فرانکفورت می باشد. در نزدیکی این خانه ها موزه ها و کلیسا های زیادی وجود داشت که مقصد بعدی من نیز یکی از این کلیسا ها به اسم Old St. Nicholas Church بود.
کلیسای قدیمی سنت نیکولاس (Old St. Nicholas Church)
این کلیسا معماری سبک قرون وسطایی داشت و از قرن 12 تکمیل ساختار این کلیسا شروع شد. معماری داخلی این کلیسا بسیار زیبا و کمی ترسناک به نظر میرسید در انتهای راهرو این کلیسا سلیبی بزرگ به روی دیوار قرار گرفته بود. از ویژگی های جالب این کلیسا پنجره های بلند و باریک آن بود که فضا را مذهبی میکرد. و در بالای برخی دیوار های آن پنجره هایی با طرح های رنگی بر روی شیشه ها تعبیه شده بود. این کلیسا دقیقا رو به روی خانه های Romer قرار داشت. این شهر, شهری بسیار تاریخی و با قدمت بود و در هر گوشه و کنار این شهر گنج های تاریخی نهفته شده بود. پس از بازدید از این کلیسای زیبا کمی گرسنه بودم و به دنبال رستورانی گشتم تا ناهار بخورم و کمی قدم بزنم.
پس از کمی گشتن در خیابان های فرانکفورت به سمت کلیسای جامع فرانکفورت رفتم.
کلیسای جامع فرانکفورت (Kaiserdom)
این کلیسا به کلیسای فرانکفورت نیز شهرت دارد و معماری کوتیک این کلیسا توسط برج بلندی که شامل بنای زیبای این کلیسا می باشد از دور نیز نمایان بود. وقت کافی برای بازدید تمام این کلیسا را نداشتم چون دیر رسیده بودم و کم کم زمان تعطیل شدن آن بود اما فضای داخلی آن همانند هر کلیسای دیگری بود. سقف بلند با پنجره هایی بلند و باریک در انتهای راهرو به همراه سلیبی بزرگ آویخته شده به دیوار اما تفاوت این کلیسا با کلیسا های دیگر سنگ های سرخ و طلایی رنگ دیوار های این کلیسا بود که نقطه تمایز زیبا و متفاوتی به کلیسا می بخشید.
از کلیسا بیرون آمدم کم کم هوا رو به تاریکی میرفت نزدیک ساعت 6 بعد از ظهر بود. که سعی کردم کمی در خیابان ها قدم بزنم و سپس شام بخورم و به هتل بازگردم و کمی استراحت کنم.
گشتی در فرانکفورت، برج ماین (Main Tower)
در روز دوم سفرم به فرانکفورت تصمیم گرفتم کمی بیشتر با شهروندان هم صحبت شم تا بتوانم بیشتر با آداب و رسوم و فرهنگ مردم این شهر آشنا شوم پس به سمت برج ماین (Main Tower) فرانکفورت رفتم. این برج به دلیل نزدیکی به روز ماین فرانکفورت این اسم را دارد و برجی 52 طبقه می باشد که در بین سالهای 1996 تا 1999 ساخته شده است. به بالای این برج رفتم تا منظره ی زیبای فرانکفورت را از بالا ببینم. از بالای این برج شهری شلوغ و صنعتی را شاهد هستیم با کمی غبار و آلودگی در دوردست. پس از بازدید از برج به سمت موزه Stadel میروم در این موزه آثار بسیاری از هنرمندان اروپای جمع آوری شده است. در این موزه هزاران اثر هنری از جمله نقاشی عکاسی و مجسمه های معروف از سراسر اروپا و آلمان جمع آوری شده است. نمای بیرونی این موزه بسیار جالب می باشد. به این صورت که زمین چمن بزرگی با دایره های سفید رنگ پوشانده شده و منظره ی ورودی زیبایی را ایجاد میکند. هزینه بازدید از آثار هنری این موزه نفری 14 یورو می باشد. مکان بعدی رستورانی در نزدیکی این موزه بود تا ناهار بخورم و به سمت مرکز خرید Zeil بروم.
مرکز خرید زیل (Zeil Shopping Center)
این مرکز خرید ساختار تماما شیشه ای داشت و حتی در داخل مرکز خرید ساختاری شبیه به استوانه (نزدیک ترین شکل هندسی که به ذهنم آمد چون شکل هندسی خاصی نداشت و بیشتر شبیه طاقی وسط مرکز خرید بود) داشت که آن هم شیشه ای بود. پس از کمی خرید به هتل بازگشتم تا کمی استراحت کنم و از پذیرش هتل نشانی رستورانی برای صرف شام را در نزدیکی پرسیدم و پس از شام دوباره به هتل بازگشتم.
در روز بعدی اطراف ساعت 10 از خواب بیدار شدم و سعی کردم کمی وسایلم را مرتب کنم چون روز بعدی قطاری حدود ساعت 4 و نیم به سمت هاموبورگ داشتم سفر قبلی ام با قطار به سمت فرانکفورت بسیار برایم خوش آیند بود پس تصمیم داشتم که مسیر باقی مانده تا هامبورگ را نیز با قطار طی کنم.
هامبورگ در قسمت شمالی تر آلمان قرار دارد احتمال میدهم که سردتر از فرانکفورت باشد. اما در زمان سفر من به آب و هوای آن دقت نکردم و مجبور به خرید کاپشن شدم. حتما قبل از سفر حواستان به آب و هوای شهرهای مقصد باشد.
باغ گیاه شناسی فرانکفورت (PalmenGarten)
در روز آخر به باغ گیاه شناسی فرانکفورت (PalmenGarten), محله Old Sachsehausen و به ایستگاه مترو Bockenheimer warte رفتم. در باغ گیاه شناسی فرانکفورت انواع زیادی از گونه های مختلف گیاهان جمع آوری شده اند از گیاهانی مثل کاکتوس که در مناطق گرمسیری رشد میکند تا گیاهانی که در مناطق استوایی و به آب فراوان نیاز دارند. این پارک مکان مناسبی برای فرار از شلوغی های شهری و تنفس هوای تمیز و همچنین استشمام بوی خوش گل های مختلف می باشد.
محله Old sachsenhausen
پس از بیرون آمدن از پارک به سمت دیدن ایستگاه مترو Bockenheimer warte رفتم. طراحی این ایستگاه مترو بسیار جالب و خلاقانه بود. به این صورت که انگار قطاری در زمین فرو رفته و تنها بخشی از آن بیرون مانده است. دیدن این ایستگاه به یاد آورده صحنه های فیلم های سوپر قهرمانی برای من بود. سپس زمان بازدید از محله معروف Old sachsenhausen رسیده بود. این محله قدیمی با خیابان های سنگ فرش شده و لاین های باریک ماشین آلمان در زمان قدیم را به خوبی به تصویر کشیده بود. ناهار را در رستورانی کوچک در همین محله خوردم و اطراف ساعت 4 بود که به قدم زدن در این محله زیبا پرداختم. در همان رستوران محل صرف ناهار چند دوست آلمانی پیدا کردم و تا شب را با آنها گذراندم و متوجه گذر زمان نشدم و اطراف ساعت 12 برای استراحت به هتل برگشتم.
خلاصه که
سفر به آلمان از به یاد ماندنی ترین سفر ها بود. آلمان یک کشور صنعتی و بسیار قانون مند است. فرقی نمیکند که در کدام شهر آن هستید مردم همیشه قوانین را رعایت میکنند و بسیار پایبند به انها هستند. اما فرانکفورت یک شهر صنعتی با معماری های زیبا و تاریخی می باشد. معمولا بعد از ساعت 10 شب افراد کمی در خیابان میبینید اما رستوران ها و کافه ها معمولا شلوغ هستند. نکته جالب دیگری که در این شهر برایم جالب بود این بود که با داشتن جمعیت فراوان و شلوغی از ترافیک در سطح شهر خبری نبود و مردم بیشتر از مترو ها و یا اتوبوس ها استفاده میکنند. اگر قصد سفر به فرانکفورت را دارید امیدوارم که سفر به یاد ماندنی ای را تجربه کنید.