يكي از انواع ناباروري كه تا چند وقت پـيش علاجی نداشت،موجود نبودن سلولهاي جنسي می باشد كه ممكـن اسـت بـه دلايل متفاوت مثل موجود نبـودن غـدد جنـسي و يـا عـدم تـشكيل سلولهاي پايه جنسي و غیره ايجاد شود.
موسسه ی حقوقی دادپیشگان بر آن شده است تا اهدا جنین را به لحاظ حقوقی بررسی نماید.
اهدا جنین به معنای واگذاری داوطلبانه ی جنین حاصل از باروری در آزمایشگاه توسط یک زوج سالم به یک زوج نازا می باشد.در واقع در پروسه ی اهدا جنین اسپرم مرد و تخمک زن اهدا کننده در آزمایشگاه در مجاورت یکدیگر قرار داده می شوند و پس از لقاح به رحم زن اهدا شونده منتقل می شود.
اهدای جنین در دو مورد انجام می گردد:
1)مرد اهدا شونده نابارور بوده و قادر به تولید اسپرم نباشد
2)اهدا شوندگان دارای بیماری ای باشند که احتمال انتقال ژنتیکی آن به نسل بعد وجود دارد.
*در ايران نيز بعد از بحث های طولاني در این رابطه، در آخر اهـدا و دريافت جنين در قالب قانون «نحوه اهداي جنين به زوجين نابـارور » در سال 82 به تصویب رسید و رای دادگاه كـه موضـوع مـاده ٢ قـانون اهدا جنین است «مجوز» ناميده شد.
در قانون اهدا جنین شرایط هر یک از زوجین اهدا شونده و اهدا کننده به شرح ذیل بیان گردید:
شرايط متقاضيان دريافت جنين
ماده (۲) قانون نحوه اهداء جنين به زوجين نابارور چنین بیان می دارد:
۱-تنظيم و تقدیم تقاضاي دريافت جنين بصورت مشترك از طرف زن و شوهر به دادگاه خانواده:
بدین معنا که تقاضاي دريافت جنين بدون رضايت يكي از زن یا شوهر ,كفايت نمي كند. هم چنین متقاضيان بايد زن و شوهر باشند پس تقديم تقاضاي زني كه در قيد زوجيت نیست قابل پذيرش نمی باشد حتی اگر اين زن , مطلقه بوده و شوهر سابق او نيز رضايت بدهد.
2-زوجين بنا به گواهي معتبر پزشكي،امكان بچه دارشدن نداشته باشند:
اين امر ممكن است به دلیل عدم توانايي هر يك از زن يا شوهر به تنهايي يا هر دو باهم باشد
3-زوجه باید استعداد دريافت جنين را داشته باشد:
در پروسه ی اهداء جنين به نحوی که در قانون نحوه ی اهدا جنین مقرر شده است مراحل رشد و تكامل جنين در رحم زن اهداء شونده صورت می گیرد و او طفل را به دنيا مي آورد بنابراین بايد توانایی دريافت جنين را داشته باشد
4-زوجين باید داراي صلاحيت اخلاقي باشند:
البته در قانون نحوه ی اهداء جنين و آيين نامه آن , ملاكي مبنی بر صلاحيت اخلاقي بیان نشده و تشخيص آن با دادگاه و بر اساس عرف می باشد.
5-هيچ يك از زوجين مبتلا به بيماريهاي صعب العلاج نباشند
6-هيچ يك از زوجين معتاد به مواد مخدر يا روانگردان نباشند
7-زوجين بايد تابعيت جمهوري اسلامي ايران را داشته باشند
بعضی از شرايط فوق الذکر از جمله دارا بودن صلاحيت اخلاقي ،عدم حجر یا معتاد نبودن و عدم ابتلاء به بيماريهاي لاعلاج به دلیل حساسيت بسیار نگهداري و تربيت فرزند و ارتباط مدام والدين با کودک منطقي می باشد
بنابراین زوج اهدا گیرنده حتما باید نابارور و ایرانی باشند و تقاضای مشترک خود مبنی بر دریافت جنین را به دادگاه خانواده ارائه کنند تا دادگاه پس از احراز شرایط،مجوز دریافت جنین را صادر نماید.
شرایط اهدا کنندگان جنین
شرايط اهداء كنندگان جنين در ماده های 2 و 3 آیین نامه ی اجرای قانون نحوه ی اهدا جنین بیان گردیده:
1-وجود رابطه زوجيت قانوني و شرعي بين اهدا کنندگان
2– سلامت متعارف جسمي و رواني
3-ضريب هوشي مناسب
4-عدم اعتياد به مواد اعتيادآور و روانگردان
5-عدم ابتلا به بيماريهاي صعب العلاج نظير ايدز, هپاتيت
6-موافقت و رضايت كتبي زوجين اهداء كننده
*زوج اهدا کننده حتما باید زن و شوهر باشند و از سلامت روانی و جسمی برخوردار باشند.هم چنین اهدا جنین را داوطلبانه و با رضایت کامل و رایگان انجام دهند.
شرايط جنين قابل انتقال:
1-جنين حاصل از تلقيح خارجي رحم باشد
بنابراين ساير انواع لقاح های مصنوعي مثل اهداء اسپرم و اهداء تخمك شامل مقررات مربوط به قانون نحوه ی اهدا جنین نمی شوند
2-جنين از اسپرم وتخمك زوجهاي شرعي و قانوني ايجاد شده باشد
تکالیف صاحبان و اهداء شوندگان جنين نسبت به شخص متولد شده:
قانون نحوه اهداء جنين فقط از وظايف و تكاليف زوجين دریافت کننده ی جنين در خصوص نگهداري ،تربيت ،نفقه کودک سخن گفته و بر خلاف حقوق کشور فرانسه كه کلیه ی آثار نسب مشروع نظیر ارث را بين کودک و زوجین دريافت كننده برقرار نموده و کودک را بطور کامل ملحق به زوجین دریافت کننده می داند و رابطه ی توارث بین آنها برقرار نموده،درمورد رابطه ی بين صاحبان جنين نسبت به طفل مولود و موضوعاتي نظير ولايت ،توارث ،محرميت در نكاح سكوت اختیار نموده است. میان فقها نیز دیدگاه های مختلفی در این باره وجود دارد. با توجه به نوظهور بودن این موضوع ،تلقيح مصنوعي يا اهداء جنين جزء مسائل مستحدثه تلقي می گردد وفقط در آثار فقهاي معاصر به آن اشاره شده است. فقهای گذشته جنين را متعلق به صاحبان اسپرم و تخمك می دانستند و چنانچه بخواهیم اين مبنا را ملاك قرار دهيم رابطه نسبي بين صاحبان گامت و كودك مولود برقرار است و تمامی آثار آن مثل ولايت،حضانت،محرميت نكاح و ارث بين آنها وجود دارد ولی فقهای معاصر بجز آنهایی که اصل این موضوع را حرام می دانند،دیدگاه های متفاوتی دارند.
1-نظريه مالكيت گامت
گروهي از فقها با پیروی از از نظريات گذشته نسب پدري و مادري را بين صاحبان گامت و طفل برقرار می دانند و اعتقاد به برقراري توارث ،حضانت،نفقه و محرميت در ازدواج بين آنان دارند.
2-نظريه اعراض
گروهي ديگر از فقها بر این باورند صاحبان گامت با اهداء جنين، از آن اعراض كرده و ديگر حقي نسبت به آن جنين يا طفل مولود نخواهند داشت و اين دریافت کنندگان می باشند كه نسبت به جنين ذي حق بوده و بر این اساس ابراز داشته اند وراثت، انفاق و حضانت بين کودک و صاحبان گامت وجود ندارد و در مورد محرميت در ازدواج قائل به احتياط شده اند. اين گروه از فقها محرميت در ازدواج، نفقه و حضانت را بين طفل و اهداء شوندگان برقرارمی دانند ولي در مورد ارث،اين رابطه را منحصر به كودك و زن صاحب رحم می دانند و فتوا داده اند که طفل و شوهر زن صاحب رحم از هم ارث نمی برند.
3-نظريه مختلط
گروه سوم فقها ملاك نسب را هم مالكیت گامت و هم زايمان می دانند و بر اين اساس وراثت، نفقه ،محرميت در ازدواج و حضانت را از یک سو بين صاحبان گامت و طفل و از سوی دیگر با زن صاحب رحم برقرار می دانند
با جستجو در مواد قوانین مدنی كه نگهداری طفل را حق و تكلیف پدر و مادر بیان داشته( ماده 168 قانون مدنی) و صغیر را تحت ولایت قهری پدر و جد پدری می داند (ماده 1180 قانون مدنی) و نفقه را بر عهده پدر قرار داده است ( ماده 1199 قانون مدنی) و پدر و مادر و اولاد و نوه را به عنوان طبقه اول ارث معرفی نموده (ماده 862 قانون مدنی) پاسخ به این سوالات كه وضعیت وراثت،حضانت،نفقه و سایر موارد فوق الذکر در رابطه با متولدین از اهداء جنین به چه صورت می باشد بدست نمی آید چون در موارد مذكور سخن از پدر و مادر در میان است و اینجا سوال اساسی این است كه در اهداء جنین،پدر و مادر چه كسانی محسوب می شوند؟
ملاك مذکور در ماده 875 قانون مدنی كه انعقاد نطفه حین الموت و زنده متولد شدن حمل را به عنوان دو شرط ارث بری بیان کرده القاء كننده ی وجود رابطه توارث بین صاحبان نطفه و حمل می باشد. امری كه ریشه در دیدگاه فقهای گذشته دارد و متناسب با ظاهر قانون مدنی می باشد ولی با روح قانون نحوه اهداء جنین سازگاری ندارد زیرا اگر به مصلحت کودک و حتی صاحبان گامت بیاندیشیم، سرنوشتی موهوم را برای متولدین اهداء جنین رقم زده ایم زیرا با عدم تلقی زوجین گیرنده گامت به عنوان پدر و مادر قانونی بخاطر محرمانه بودن اطلاعات آنان، تكلیف نگهداری،تربیت و نظارت بر اعمال حقوقی و اقداماتی كه طفل تا حصول به مرحله رشد انجام می دهد معلوم نخواهد بود و زوجین صاحب جنین كه با عشق و محبت كودك را در دامان خانواده متولد کرده و پرورانده اند، هرلحظه باید در معرض طرح دعوای اثبات نسب از سوی صاحبان گامت باشند.
علاوه بر این، تحمیل وظایف مذکور بر صاحبان گامت هم منطقی نمی باشد و حتی ناخوشایند اهداء کنندگان است. زیرا چنانچه آنان تصور می كردند كه با اهداء گامت ،چه تكالیفی برایشان ایجاد می گردد هیچگاه این عمل خیرخواهانه را انجام نمی دادند.
نهایتا برای حل این دغدغه ها باید اماره فراش مندرج در ماده 1158 قانون مدنی را كه مقرر داشته:
طفل متولد شده در زمان زوجیت ملحق به شوهر است مشروط بر اینكه از تاریخ نزدیكی تا زمان تولد كمتر از شش ماه و بیشتر از ده ماه نگذشته باشد را شامل زوجین صاحب جنین نیز بدانیم و بیان داریم با تولد طفل از زن صاحب رحم, اماره فراش نسبت به شوهر همین زن برقرار می شود البته با در نظر داشتن این كه در زمان انتقال جنین به رحم زن رابطه زوجیت برقرار بوده حداقل و حداكثر مهلت مذکور نیز وجود خواهد داشت.البته نیاز است قوانین مخصوصی نیز در این رابطه وضع گردد.
در این مقاله که متعلق به موسسه ی حقوقی دادپیشگان به نگارش زهره سلطانی می باشد کوشش شده است تا اطلاعات مفیدی در رابطه با موضوع جدید اهدا جنین اطلاعات مفیدی در اختیار خوانندگان قرار گیرد.برای پرسش سوالات خود در این باره می توانید با موسسه ی حقوقی دادپیشگان تماس حاصل نمایید.