زمان تحصیلم در ایتالیا و نزدیک سال نو میلادی بود و با همکارانم قرار گذاشتیم که به شمال کشور و شهر میلان (Milano) سفر نماییم. با همراه داشتن چمدان کوچکی و بلیطهای قطاری که از قبل تهیه کرده بودیم در قطار برای حرکت کردن نشستیم و مشغول صحبت درباره شهر مقصد شدیم. میلان دومین شهر پرجمعیت ایتالیا و مرکز ناحیه لومباردی در شمال کشور ایتالیاست که حدود 4 میلیون و 280 هزار نفر جمعیت دارد...
سفرنامه میلان دکتر علی باغانی، وکیل پایه یک دادگستری
نزدیک سال نو میلادی بود و با همکارانم قرار گذاشتیم که به شمال کشور و شهر میلان (Milano) سفر نماییم. با همراه داشتن چمدان کوچکی و بلیطهای قطاری که از قبل تهیه کرده بودیم در قطار برای حرکت کردن نشستیم و مشغول صحبت درباره شهر مقصد شدیم.
میلان کجاست؟
میلان دومین شهر پرجمعیت ایتالیا و مرکز ناحیه لومباردی در شمال کشور ایتالیاست که حدود 4 میلیون و 280 هزار نفر جمعیت دارد. این شهر را پایتخت مد جهان مینامند و همواره پیشرو خوبی در زمینه های هنری، اقتصادی و فرهنگی در جهان بوده است. میلان دارای چند نمونه از دانشگاه های برتر جهان از جمله دانشگاه میلان است که همین مورد، منجر به تبدیل این شهر به محل تمرکز دانشجوهای ایتالیایی بر این شده است.
گشتی در خیابان های میلان
بعد از گذشت چندین ساعت بالاخره به ایستگاه بینهایت زیبای مرکزی راهآهن میلان (Stazione Milano Centrale) رسیدیم و از طریق مترو به هتل رفتیم و دو ساعتی استراحت کردیم. با همکاران از طریق مترو عازم مرکز شهر شدیم. میلان برخلاف رم، شهر بسیار تمیز و با خیابانهای عریض و سرسبز و ساختمانهای مدرن و شیک بود
کلیسای جامع میلان (Duomo di Milano)
کلیسای جامع میلان (Duomo di Milano) که در میدان مرکانتی (Piazza Mercanti) قرار داشت، نمادی از شاهکار معماری سبک گوتیک بود. نمای مرمری این کلیسای با ابهت، به حدی چشمگیر بود که قبل از ورود به آن محو تماشای شکوه آن شدم و نتوانستم از زیبایی منارههای مخروطی شکل و مجسمههای اطراف نمای ورودی چشم بردارم. یک سری آدمها رو پله های جلوی کلیسا نشسته بودند. در میدان جلوی کلیسا کسانی بودند که دانه پرنده میفروختن و انسانهایی مشغول دانه ریختن برای پرندهها و ثبت عکس بودند، میدان پر بود از نقاشان و هنرمندانی که در حال کشیدن کلیسا بودن، بعضی ها گیتار میزدن. بعد متوجه شدیم کلیسا فقط تا ساعت 5 بعدازظهر جهت بازدید باز است. بازدید از کلیسا رایگان بود ولی برای بازدید از پشت بام آن باید 5 یورور میپرداختیم. کلیسا داری 5 سالن بود که به وسیله 40 ستون از هم جدا شده بودند. کلیسا پر بود از تابلوهای نقاشی بسیار زیبا بود. با کمک پله به بالا رفتیم و از تراس و بام آن با دید 360 درجه زیبایی میلان دوچندان شده بود.
سپس به گالری ویتوریو امانوئل دوم (Galleria Vittorio Emanuele II) که در سمت راست کلیسا بود رفتیم.
گالری ویتوریو امانوئل دوم (Galleria Vittorio Emanuele II)
این مکان، محلی برای خرید و مملو از برندهای معروف، جمعشدن و گپزدن برای صرف غذا یا قهوه به شمار میبود. کف موزاییکی خیرهکننده، سقف شگفتانگیز و گنبد شیشهای بسیار زیبای آن، مرا مجذوب خود کرد.
گالری، میدان دومو و اپرای لاسکالا (La Scala) را به هم متصل کرده بود. یک مکان مجلل و باشکوه با ظرفیت 2000 نفر که در آن طرف خیابان بود. صف اپرا بسیار شلوغ بود و ورودی آن 120 یورو بود.
قلعه قديمي اِسفورزِسکو (Castello Sforzesco)
سپس با کمی قدم زدن به میدان مِرکانتی (Piazza dei Mercanti) رسیدیم. عمارتی از جنس مرمر سیاه و سفید بود و حس و حال قرون وسطی را القاء میکرد.
با پياده روي كمتر از 10 دقيقه به ميداني رسیدیم كه در جلوي آن سردر قلعه قديمي اِسفورزِسکو (Castello Sforzesco) خودنمايي ميکرد.قلعه 4 درب ورودی داشت. داخل آن آثاری از جمله مجسمههای ناتمام میکل آنژ، یک نقاشی سقفی از لئوناردو داوینچی و تعدادی از سازهای موتزارت بود.
صبح روز بعد، بعد از صرف صبحانه و با سوار شدن مترو در ایتسگاه کاردونا (Cardona) توانستیم به کلیسای سانتا ماریا دِلِه گِرَتزیه (Santa Maria Delle Grazie) برسیم.
کلیسای سانتا ماریا دِلِه گِرَتزیه (Santa Maria Delle Grazie)
کلیسا به سبک گوتیک با آجرهای قرمزرنگی پوشیده شده بود و گنبد عظیمی داشت. داخل کلیسا با نقاشیهای زیبایی که بر روی دیوارها وجود داشت ظاهری بسیار باشکوه را جلوه میکرد و تابلوی شام آخر اثر لئوناردو داوینچی در آنجا بود. کلیسا فضای روحانی و آرامش بخشی داشت. مدت زمان بازدید آن زیاد طول نکشید و خوشبختانه به اندازه کافی وقت برای گشت های دیگرمان داشتیم.
با کمی قدم زدن به پارک سِمپیونه (Sempione) که به سبک نئوکلاسیک ساخته شده رسیدیم. پارک بسیار سرسبز به همراه دریاچه میبود که محیط را بسیار دلنشین کرده بود و آمفی تئاتری در آنجا وجود داشت.
طاق صلح میلان (Arco della Pace)
در میدان سِمپیونه نزدیک پارک، طاق صلح میلان (Arco della Pace) که در قرن نوزدهم دروازه ورودی شهر میلان بود. این طاق در زمان جنگ نماد صلح اروپاییها بوده است. این طاق حدود 25 متر ارتفاع داشت و سرتاسر آن پر از نقش هایی مربوط به جنگ جهانی اول بود. نام این طاق نیز به علت طرح مجسمه سازی شده روی آن گذاشته شده است. این طرح که لشگر ناپلئون را به گونه ای نمایش میدهد که گویا خبر خوشی را ارائه میدهند، نمادی از صلح در سرتاسر اروپا بوده و دلیل اصلی نام گذاری این طاق است.
سپس به محله بِررا (Brera) رفتیم. خیابانهای بسیار باریک پوشیده با سنگ فرش، رستورانهای متعدد من را به یاد رم انداخت.
موزه پیناکوتکا دی بِررا (Pinacoteca di Brera)
در حال قدم زدن، به موزه پیناکوتکا دی بِررا (Pinacoteca di Brera) رسیدیم. یک بنای دو طبقه با ستونها و طاقهای گرد بیشماری بود و مجسمهای در مرکز حیاط آن وجود داشت. در این موزه آثار هنری ارزشمندی وجود داشت. عمده این آثار به صده 14 تا 18 میلادی برمیگردند و وجود یه باغ بسیار زیبا که جزو همین مجموعه است و در خارج موزه قرار دارد، تجربه بازدید شمارا چند برابر زیباتر خواهد کرد.
در حال قدم زدن به سمت هتل بودیم که از جلوی گالری هنر مدرن (Civica Galleria d'Arte Moderna) که قبلاً محل اقامت ناپلئون، هنگام حضورش در میلان بوده عبور کردیم. این موزه، آثار هنری ایتالیایی از دوره رومانتیسیسم قرن ۱۹ میلادی تا پست امپرسیونیسم را به نمایش دارد.
صبح روز سوم، با مترو به محله ناویلی (Navigli) رفتیم. درواقع ناویلی نام کانالیست که بهمنظور ارتباط میلان با دریاچه ماجیوره، کومو و شهر پاویا ساخته شده بود. اطراف این کانال را کافهها، رستورانها و گالریهای هنری زیادی مزین کرده بودند و پلهایی برای ارتباط دوطرفه کانال ساخته شده بود.
کلیسای آمبروز مقدس (Sant'Ambrogio)
با سوار شدن اتوبوس به تماشای کلیسای آمبروز مقدس (Sant'Ambrogio) رسیدیم. کلیسای آمبروز از شاهکارهای معماری سبک رومانسک میبود. رواقهای بسیار زیبا و چشمگیری به همراه محراب بلند، کلیسا را شگفتانگیز میکرد. گشت کوتاهی که در این کلیسا داشتیم، برای من تجربه زیبایی بود و مرا با تاریخ غنی ایتالیا بیشتر آشنا کرد. حال و هوای آن به کلی فضای زمان مسیح را نشان میداد و نمادگرایی های زیادی در تمام نقش های آن به چشم میخورد.
سپس برای تماشای بازی فوتبال خانگی میلان و رم با مترو رفتیم در ایستگاه لوتو (Lotto) پیاده شدیم و به استادیوم سن سیرو (San Siro) که کاملاً به سبک مدرن ساخته شده بود رفتیم و از تماشای بازی لذت بردیم.
بعد از تماشای بازی به خیابان معروف مونته ناپلئونه (Montenapoleone) حرکت کردیم. این خیابان محل رفت و آمد ثروتمندان بود. بسیاری از شرکتهای مد و فش و برندها، تولیدیهای کفش ایتالیا و جواهرات در این خیابان قرار داشتند. این خیابان مرکز فشن و مد میلان بود.
موزه پُلدی پِتزولی (Poldi-Pezzoli Museum)
سپس به موزه پُلدی پِتزولی (Poldi-Pezzoli Museum) رسیدیم. عمارتی اشرافی و قدیمی که حالا میزبان نقاشیهای هنرمندان فقید، جواهرات، نقره، برنز، ظروف چینی و سفال، زره و لباسهای جنگی بود. نکته اعجاب انگیز این موزه این بود که کف سالنهای این عمارت با فرشهای ایرانی پوشانده شده بود! بازدید از موزه پلدی پتزولی، شمارا با سنت اصلی ایتالیا آشنا خواهد کرد و داستان های جالبی از جنگ های این کشور را برای گفتن دارد.
خرابههای رومی سَن لورِنزو (Colonne di San Lorenzo)
مشغول صحبت و قدم زدن بودیم که به خرابههای رومی سَن لورِنزو (Colonne di San Lorenzo) رسیدیم. خرابههایی برجای مانده از شکوه امپراطوری روم در میلان بود. جمعیت زیادی بود و عدهای با گوش دادن به موسیقیهای خیابانی که در حال نواختن بودن، در کافه ها سرگرم صحبت و غذا خوردن میبودند که حس و حال خوبی داشت.
و سپس از جلوی ساختمان اِستورجیوی مقدس (Sant'Eustorgio) عبور کردیم. ساختمان آجری با برج ناقوس بلندی بود که دیوارهای آن پوشیده از نقاشیهای بسیار زیبایی است...با تهیه بلیط، روز بعد به ونیز تا این سفر فراموش نشدنی را به پایان برسانیم و تجربه ای جدید را رقم بزنیم.
خلاصه که
میلان از آن دسته شهر هاییست که فرهنگ و هنر نه تنها ایتالیا، بلکه تمام اروپای قدیم را به زیبایی به نمایش میگذارد و میتواند به خاطره ای بی همتا در ذهنتان تبدیل شود. اگر از گردشگران اروپا هستید، حتما حداقل یکبار از این شهر زیبا دیدن کنید.
جهت مشاهده عکس های دکتر علی باغانی در ایتالیا روی این متن کلیک کنید.