سفر به زوریخ، یکی از خاطره انگیز ترین سفر های من بود. زوریخ بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر سوئیس می باشد و به عنوان پایتخت فرهنگی سوئیس شناخته میشود با حدود 403 هزار نفر جمعیت. سفر من به این شهر یک سفر 10 روزه بود چون که تنها هدف من رفتن به کنفرانس دانشگاه زوریخ بود و به خاطر شرایط کارم نمیتوانستم بیشتر از یک سفر 10 روزه در زوریخ بمانم و از طرفی باید در چند کنفرانس دیگر در ایران شرکت میکردم که از من درخواست شده بود. شهر زوریخ به 12 منطقه تقسیم بندی میشد و منطقه اول آن شامل محله های قدیمی تر زوریخ بود پس میتوان گفت که جاذبه های بیشتری نیز برای جستجو داشت.
سفری به زوریخ، بهشت اروپا، توسط دکتر علی باغانی، وکیل پایه یک دادگستری
چرا سوئیس را انتخاب کنیم؟
زوریخ معروف به پایتخت مالی سوئیس و همچنین معروف به بهشتی در اروپا و پایتخت شکلات است. اگر تصور شما از سوئیس یک کشور همیشه سرد است و به همین علت علاقه ای به تماشای این کشور فوق العاده ندارید، بهتر است فقط یکبار در تابستان به زوریخ سفر کنید. قطعا زیبایی های دلپذیر این شهر شمارا مبهوت خواهد کرد. من برای شرکت در کنفرانسی به اسم تدارکات بین المللی خدمات مشاوره ای برای بار ششم تصمیم به سفر به سوئیس گرفتم. ویزای توریستی من به صورت مستقیم از این کشور بعد از 16 روز صادر شد. در اولین فرصت رزرو هتل و هواپیما را نیز انجام دادم تا هر چه سریع تر به زوریخ و کنفرانس مربوطه برسم. اینبار تصمیم گرفتم به جهت ثبت سفرنامه، بار دیگری به بازدید مکان های جذاب زوریخ بروم. جدا از 3 روزی که برای کنفرانس باید درگیر میبودم و 2 روز رفت و برگشت، 5 روز جهت ثبت این سفرنامه وقت داشتم.
سوئیس چگونه کشوری است؟
سوئیس حدود 8 میلیون جمعیت دارد و مساحتی حدود 41 متر مربع دارد پایتخت سوئیس برن است اما زوریخ و ژنو از شهر های مهم اقتصادی سوئیس هستند و در آن چهار زبان آلمانی, فرانسوی, ایتالیایی و رومانش صحبت میشود. ویژگی جالبی که از این کشور مرا جذب کرد این بود که این کشور از سال 1815 وارد هیچ جنگی نشده و یک کشور کاملا بی طرف و صلح طلب می باشد.
زوریخ چگونه شهری است؟
زوریخ بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر سوئیس می باشد و به عنوان پایتخت فرهنگی سوئیس شناخته میشود با حدود 403 هزار نفر جمعیت. سفر من به این شهر یک سفر 10 روزه بود چون که تنها هدف من رفتن به کنفرانس دانشگاه زوریخ بود و به خاطر شرایط کارم نمیتوانستم بیشتر از یک سفر 10 روزه در زوریخ بمانم و از طرفی باید در چند کنفرانس دیگر در ایران شرکت میکردم که از من درخواست شده بود. شهر زوریخ به 12 منطقه تقسیم بندی میشد و منطقه اول آن شامل محله های قدیمی تر زوریخ بود پس میتوان گفت که جاذبه های بیشتری نیز برای جستجو داشت.
امیدوارم با خواندن این سفر نامه احساس زیبا و توصیف نشدنی سفر به زوریخ را احساس کنید و امیدوارم این مقاله برایتان سرگرم کننده باشد.
سفرنامه
در روز اول سفر حدود 5 صبح پروازم از ایران حرکت کرد و 5 ساعت بعد به زوریخ رسیدم. در طول پرواز نتوانستم بخوابم پس با یک تاکسی سریعا خودم را به هتل رساندم و تا ساعت های 4 استراحت کردم و هتل را به مقصد نزدیک ترین رستوران برای صرف نهار ترک کردم. اولین مکان که قصد دیدن آنجا را داشتم موزه هنر های زیبای زوریخ بود.از آنجایی که نزدیک به ساعت 6 بود و این موزه و کلیسای گروس مونستر از این ساعت بیشتر قابل بازدید نبودند، ترجیح دادم شب اول را به خانه یکی از دوستان –که پیش تر مرا به صرف شام دعوت کرده بود – بروم.
روز دوم پس از صرف صبحانه، هتل را به قصد شروع بازدید ها ترک کردم.اول از همه حوالی ساعت 10:30 بود که خود را به موزه هنرهای زیبای زوریخ رساندم.
موزه هنر های زیبا (Kunsthaus Zurich)
در این موزه آثار هنری هنرمندان بزرگی چون پابلو پیکاسو و کلود مونه جمع آوری شده اند و زمان تاسیس این موزه به سال 1787 بازمیگردد و توسط انجمن هنر زوریخ اداره میشود. آثار موجود در این موزه بسیار ارزشمند و شگفت انگیز میباشد و این موزه یکی از برترین موزه های هنری دنیا محسوب میگردد. بازدید از این موزه، مرا به یاد موزه لوور در فرانسه انداخت که پیش تر در سفرنامه فرانسه از آن صحبت کرده بودم. معماری خارجی این موزه از زیبا ترین معماری های ساختمان ها در نظر من بود. اکثر آثار موجود در این موزه به سبک های امپرسونیسم و پست امپرسیونیسم اشاره داشتند. نکته دیگر جالب در مورد این موزه خاص بودن و تعداد زیاد آثار هنرمندان بود. به گونه ای که میتوان گفت آثار جمع آوری شده از هر هنرمند، بسیار بیشتر از آثار موجود در کشور مادری او است! پس از چند ساعت بازدید از آثار شگفت انگیز موجود در موزه هنرهای زیبا، به سمت کلیسای گروس مونستر حرکت کردم.ساعت حوالی 2 بود و قصد داشتم پس از بازدید از کلیسای گروس مونستر به صرف ناهار بپردازم.
کلیسای گروس مونستر (Grossmunster)
این کلیسا یکی از چهار کلیسای اصلی شهر زوریخ بود و از قدیمی ترین کلیساهای اروپا به شمار میرود به صورتی که میگویند بازسازی آن در سال 1100 شروع شده و حدود صد سال بعد یعنی در سال 1220 به اتمام رسیده است. معماری خارجی این کلیسا بسیار به یاد ماندنی بود و دوبرج اصلی این سازه از نماد های شهر زوریخ محسوب میشد. برج شمالی این کلیسا حدود 200 پله داشت و پس از طی کردن تمام آنها –که به علت نماهای فوق العاده موجود در داخل آن به هیچ وجه خسته کننده نخواهد بود- به منظره ای دست یافتم که تا مدتی کاملا مبهوت بودم. منظره ای فوق العاده از شهر که ابهت این کلیسا را همراه با معماری شهری فوق العاده سوئیس به تصویر میکشید. بنا های معروف سوئیس اکثرا از این نقطه قابل بازدید بودند. یکی دیگر از نکته هایی که متوجه آن خواهید شد، طراحی های روی سنگ در جای جای این کلیسا خواهد بود. اکثر این طراحی ها با اینکه تصویر جنگ را نمایش میدادند، همگی نکته ای مرتبط با ترویج صلح را به شما القا میکردند! بازدید از این کلیسا واقعا خاطره انگیز شد و از اینکه چرا در هیچ کدام از سفر های قبلی به این کشور از کلیسای گروس مونستر دیدن نکرده بودم متاسف شدم.
پس از گذراندن 2 ساعتی در این مکان، به خارج از کلیسا رفتم و در یکی از رستوران های اطراف به صرف ناهار پرداختم.ساعت حوالی 5 بود که به دعوت تعدادی از دوستان، تصمیم گرفتیم به پارک MFO برویم.
پارک MFO (MFO PARK)
تقریبا ساعت 6:30 عصر به این پارک رسیدیم. در سفر های قبلی 2 بار دیگر به این مکان آمده بودم و به نظرم ارزش این را دارد که بار ها و بارها به تفریح در آن بپردازید. پارکی پوشیده شده از درخت های جالب با طراحی پل های استیل در میان آنها، درختانی که طراحی های انجام شده در اطراف اکثرشان مکان فوق العاده ای برای عکس ها خواهد بود. دلیل دیگری که شمارا وادار به بازدید از این مکان میکند، رستورانی در نزدیکی آن به نام Vee’s Bistro میباشد. اگر از علاقه مند به غذاهای تای هستید، این رستوران به خوبی انتظار شما را برطرف خواهد کرد. پس از مدتی که با دوستان گذراندیم و به صرف شام پرداختیم، به هتل بازگشتم و اندکی بر روی مقاله ام کار کردم. روز بعد قصد داشتم به دیدن طبیعت زیبای زوریخ بپردازم و قصد داشتم این مار را با رفتن به کوه های اتیلپرگ آغاز کنم
صبح زودتر پاشدم و پس از صرف صبحانه به همراه دیگر دوستان که شب قبل برنامه این بازدید را ریخته بودم به سمت کوه های اتیلبرگ حرکت کردیم.
کوه های اتیلبرگ (Uetliberg Mountain)
با یک بلیط قطار خودم را به این کوه زیبا رساندیم و منظهره ی زوریخ را از بالای این کوه تماشا میکردم. شگفت انگیز بود, طبیعت زیبای روی کوه توام با منظره ی دریاچه زیبای پیش رو و نور خورشیدی که آب های دریاچه را روشن کرده بود بیشتر برای من شبیه یک نقاشی بود. همیشه از دوستانم راجع به این منطقه میشنیدم ولی متاسفانه به دلیل کمبود وقت، هیچگاه زمان لازم برای بازدید از آن را نداشتم. بعد از کمی گشت و گذار بیشتر و صحبت با مردم آن منطقه اطراف ساعت 4 با قطار به پایین برگشتیم و در یکی از رستوران ها ناهار را صرف کردیم. پس از آن به سمت دریاچه زوریخ حرکت کردیم.
دریاچه زوریخ (Lake Zurich)
طرفای غروب بود که به این دریاچه رسیدم. منظره رو به رویی از این دریاچه بی نظیر بود نور نارنجی رنگ خورشید رنگ آب دریاچه را نیز به همین رنگبدل کرده بود و منظره شگفت انگیزی ایجاد شده بود. قایقی اجاره کردیم و مدتی کوتاه را در آن گشتیم. سپس در اطراف دریاچه از کافه های زیبای آن منطقه استفاده کردیم و با دیگر توریست ها معاشرت کردیم. پس از ساعت 9 و صرف شام، مانند شب قبل به هتل بازگشتم تا مقاله ام را تکمیل کنم. روز پر فعالیتی بود و زود تر از قبل به خواب رفتم.
روز بعد ساعت 11 هتل را ترک کردم و قصد بازدید از دیگر مکان های شهر را داشتم. ابتدا برای انجام یک کار بانکی نیاز بود که به خیابان بانهوف بروم.
خیابان بانهوف (Bahnhofstrasse)
این خیابان از مکان های لوکس زوریخ محسوب میشود. فروشگاه های بسیار خوب، رستورانها و کافه های عالی و شعبه های اصلی بانک های زوریخ، همه و همه دلایل متعددی بر شلوغی همیشگی این خیابان هستند.اکثر توریست ها این خیابان را برای خرید از برند های معروف انتخاب میکنند و اگر از آن دسته افراد شیک پوش هستید، حتما خرید از این خیابان را در برنامه سفر خود قرار دهید. کافه های موجود در این خیابان نیز محل مناسبی برای هماهنگ کردن قرار های کاری و دورهمی های دوستانه خواهد بود.پس از انجام کارم و حوالی ساعت 1 ظهر به صرف ناهار در یکی از رستوران ها پرداختم و برای ارائه پیش گفتاری از مقاله به سمت دانشگاه زوریخ حرکت کردم. قصد داشتم تا در دانشگاه هستم از باغ گیاه شناسی زوریخ نیز دیدن کنم.
باغ گیاه شناسی زوریخ (Old Butanical Garden Zurich)
ساعت 3 بود که وارد این مکان شدم. این باغ در دانشگاه زوریخ قرار دارد و با توجه به گران قیمت بودن شهر زوریخ برای توریست ها این مکان دیدنی رایگان است و دارای سه گلخانه گنبدی شکل می باشد. انواع مختلفی از گیاهان در این باغ گیاه شناسی جمع آوری شده اند. توضیحاتی کامل در کنار گیاهان نوشته شده بود که برخی از آنها بسیار جالب بودند و من را به مطالعه بیشتر راجع به بعضی گیاهان علاقه مند کرد. با بازدید از این مکان تقریبا ساعت 5 بود که با تعدادی از دوستان تصمیم گرفتیم یک دیگر را در بورکلی پلاتز ملاقات کنیم. پیش از رسیدن به آنجا، به قنادی اشپرونگلی رفتم تا از شیرینی های فوق العاده خوشمزه آن مقداری تهیه کنم.
قنادی اشپرونگلی (Confiserie sprungli)
این قنادی از قنادی های معروف کشور سوئیس می باشد و تنوع و رنگارنگی شیرینی های داخل مغازه مجذوب کننده بود. حتی برای آن افرادی که زیاد طرفدار شیرینی جات نیستند و مکان مناسبی برای گرفتن سوغاتی های کوچک مانند شکلات می باشد.
بورکلی پلاتز (Bürkliplatz)
بورکلی پلاتز به عنوان میدان شهر زوریخ شناخته میشود. علاوه بر زیبایی طراحی آن و منظره های اطراف ، وجود آثار هنری مختلف، دسترسی به دریاچه زوریخ، تاریخ غنی و راه های پوشیده شده از درخت آن، این میدان را به یکی از مکان های مهم در زوریخ تبدیل کرده اند. آن شب را تا حوالی ساعت 10 در آنجا بودیم و قصد داشتیم روز بعد به بازدید از باغ وحش زوریخ بپردازیم.
پس از صرف شام به خواب رفتم روز بعد به دلیل اینکه برنامه ای برای صبح نداشتم بر روی مقاله ام کار کردم. حوالی ساعت 12 ظهر بود که به باغ وحش زوریخ رفتیم.باغ وحش زوریخ نیز از مکان های معروف این شهر میباشد. وجود گونه های مختلف جانوری در این مکان بازدید شما را بسیار لذت بخش خواهد کرد.
آن روز نیز به بازدید از باغ وحش و مقداری گشت و گذار با دوستان گذشت و روز های بعد نیز به ارائه مقاله – که خوشبختانه خیلی خوب پیش رفت – و ملاقات های مختلف با اساتید گذشت. 4 روز بعد سوار پرواز زوریخ-تهران شدم تا به این سفر شگفت انگیز پایان بدهم.
خلاصه که
ممکن است سوئیس – مخصوصا زوریخ – از مکان های پر هزینه برای بازدید محسوب شود اما قطعا ارزش هزینه شمارا خواهد داشت. اگر از افرادی هستید که زیاد سفر میکنید ، به هیچ وجه بازدید از این شهر را از دست ندهید!