بلژیک

سفر به بلژیک

 سفر به بلژیک در اوایل نوروز 1393 میسر شد. این کشور ، در قسمت غرب اروپا قرار گرفته وبا هلند، فرانسه، آلمان و لوکزامبورگ همسایه میباشد. صادرات عمده  بلژیک  اتومبیل و غذا ، آهن و فولاد و الماس میباشند.همچنین این کشور از سطح بالای استاندارد زندگی برخوردار است.پایخت ان شهرزیبای بروکسل بوده که دارای اب و هوای معتدل دریاییست و یکی از بهترین فصلها برای سفر به این کشور فصل بهار میباشد.بلژیک حدود 11 میلیون نفر جمعیت دارد که حدود 1 میلیون نفراز انها در بروکسل زندگی میکنند.لازم به ذکر است که اکثریت مردم مسیحی میباشند.

سفرنامه بروکسل دکترعلی باغانی، وکیل پایه یک دادگستری  

 

 

 

 

 

 

 

بلژیک کجاست؟

 این کشور ، در قسمت غرب اروپا قرار گرفته وبا هلند، فرانسه، آلمان و لوکزامبورگ همسایه میباشد. صادرات عمده  بلژیک  اتومبیل و غذا ، آهن و فولاد و الماس میباشند.همچنین این کشور از سطح بالای استاندارد زندگی برخوردار است.پایخت ان شهرزیبای بروکسل بوده که دارای اب و هوای معتدل دریاییست و یکی از بهترین فصلها برای سفر به این کشور فصل بهار میباشد.بلژیک حدود 11 میلیون نفر جمعیت دارد که حدود 1 میلیون نفراز انها در بروکسل زندگی میکنند.لازم به ذکر است که اکثریت مردم مسیحی میباشند.مردم ان به زبانهای هلندی،فرانسوی و المانی صحبت کرده وواحد رسمی پول در 

 این کشور یورو میباشد.

بروکسل چگونه شهری است؟

حدود یک ماه و نیم به عید نوروز 1393 فرصت مانده بود که تصمیم گرفتم سفری چند روزه به اروپا داشته وپس از مشغله کاری زیاد کمی استراحت بکنم.پس از کمی تامل در نهایت کشور بلژیک و شهر زیبای بروکسل را انتخاب کردم و تصمیم گرفتم سفر به بلژیک کنم.شروع به تهیه مدارک جهت اخذ ویزا کردم و پس از طی مراحل اداری سفارت بلژیک در تهران ویزای بلژیک را دریافت کردم.برای 5 فروردین ماه بلیط و هتل رزرو کردم. لوازم مورد نیازم را در چمدان قرار داده و حدود ساعت 2 بامداد بود که به سمت فرودگاه به راه افتادم.پس از حدود 6 ساعت پرواز به فرودگاه بروکسل رسیدم. این فرودگاه یکی از شلوغ ترین ودر عین حال بهترین فرودگاههای اروپاییست.در سرتاسر فرودگاه رستوران و فروشگاههای متنوعی دیده میشد . پس از تحویل چمدانهایم و خرید چندین بسته شکلات معروف بلژیکی از فرودگاه بیرون امدم و با گرفتن تاکسی به سوی هتل عازم شدم.همانطور که در تاکسی نشسته بودم باران بهاری شروع به باریدن کرد و من از پنجره به خیابان خیره شدم میادین با سبک معماری باروک و گوتیک و پارکها و طبیعت زیبا در گوشه و کنار بروکسل مناظر زیبایی را خلق کرده بود. آثار قدیمی، تضاد جالبی با بناهای مدرن و شیشه‌ای شهر داشت. سرانجام پس از طی مسافتی به هتل رسیدم و پس از انتظاری کوتاه اتاق را تحویل گرفتم. بعد ازمدتی استراحت برای صرف غذا از هتل خارج شدم. وقتی در خیابان‌ قدم می‌زدم اولین موضوعی که توجهم را در سفر به بلژیک جلب کرد تمیزی و نظافت خیابانها بود، درگوشه کنار شهراسنک و سیب زمینی سرخ کرده های وسوسه انگیز به چشم میخورد. سیب زمینی بلژیکی که در قیفی خاص پیچیده شده بود  به همراه سس مایونز بسیار لذیذی سفارش دادم. پس از کمی پیاده روی و گشت در خیابانهای اطراف به علت خستگی زیاد ناشی از سفر به هتل برگشتم و ادامه گشت و گذار در بلژیک را به فردا موکول کردم.صبح روز بعد پس از صرف صبحانه به مطالعه بروشور در خصوص مکانهای دیدنی بروکسل پرداختم .پس از خارج شدن از هتل به سوی میدان گرند پالاس ( از مشهورترین میدانهای بروکسل )و از جمله مکانهای دیدنی بلژیک که در نزدیکی هتل قرار داشت راهی شدم.

 

میدان گرند پالاس

در سفر به بلژیک هنگامی که به میدان گرند پالاس که از اماکن دیدنی بلژیک و شهر بروکسل بود رسیدم ازدحام و شلوغی جمعیت توجهم را به خود جلب کرد.از این میدان بعنوان نماد شهر بروکسل یاد میشود. در اطراف میدان بناهای تاریخی با معماری  بسیار زیبا دیده میشد که برخی متعلق به قرن 17 میلادی بود. ساختمان موزه شهر در ضلع شمال میدان و ساختمان شهرداری در روبروی ان قرار داشت. میدان سنگفرش زیبایی که به شش خیابان دیگر متصل می‌شد و توریستی‌ترین قسمت شهر شناخته میشد.در سرتاسران مغازه های قدیمی زیبا و برخی موزه ها به چشم میخورد.در وسط این میدان بازار گل بر پا بود.در اواسط تابستان و هر دوسال یکبار فرشی از گل به مدت چند روز در این میدان زیبا پهن میشود . از زیباترین قسمت های این میدان، تالار شهر بود. بنای باشکوهی که به سبک باروک ساخته شده و نمادی از قدرت و شکوه این شهر در  قرن پانزدهم است.شمایل نجیب زادگان و بزرگان بلژیک بر روی سنگهای این ساختمان توجهم را جلب کرد. این بنا شامل برجی بود  که بر فرازش مجسمه طلایی سنت مایکل، حامی مقدس شهر دیده میشد. کاخ شاه از دیگر بناهایی بود که در این میدان وجود داشت واز دیگر مکانهای دیدنی بلژِیک به شمار میرفت. انطور که از یک توریست شنیدم در ابتدا یک نانوایی بوده و بعدها در قرن ۱۵ به  این بنای  سنگی تبدیل شده بود. اگرچه نام این ساختمان کاخ شاه است لیکن هیچ شاهی در آن سکونت نداشته وبه موزه شهر بروکسل تبدیل شده بود.با قدم زدن در این میدان گویی تاریخ بروکسل را ورق میزدم و از قسمتهای جذاب سفر به بلژیک برای من محسوب میشد.

سفر به بلژیک

 

کاخ شاه

 از دیگر بناهای زیبا در بلژیک و شهر زیبای بروکسل کاخ سلطنتی و محل اقامت پادشاه وملکه بود. برای بازدید به سمت این کاخ زیبا روانه شدم. این قصر در پارک معروف بروکسل قرار داشت و با میدانی وسیع از فضای پارک جدا شده بود. در این کاخ ازنظاره تزیینات زیبای کاخ، گچبریها، نقاشیهای سقفی و دیواری، تابلوهای ارزشمند ولوسترهای باشکوه و جواهرآلات سلطنتی به وجد امدم. گوشه و کنار کاخ  با گل و گیاههای بسیاری مزین شده بود.درون کاخ کلیسایی وجود داشت که محل عبادت خاندان سلطنتی بود.پس از بازدید از این قصر زیبا خارج شدم و به یک رستوران در همان حوالی رفته و پس از صرف شام و بعد از کمی استراحت به سوی هتل بازگشتم.
صبح روز بعد و پس از صرف صبحانه برای گشت و گذار در بروکسل از هتل خارج شدم و پس از کمی پیاده روی به یکی از خیابان ها به نام(Rue Neuve) که از دیدنی های بلژیک محسوب میشد رسیدم.خیابانی پر ازدحام و سرزنده و سنگفرش شده که در سراسر ان مغازه و بوتیکهای متنوع دیده میشد.

 

کلیسای سنت میشل

پس از گشتی کوتاه در خیابان مذکور بروشور راهنما را از کیفم دراوردم و تصمیم گرفتم از کلیسای میشل و گودول که از اماکن دیدنی بلژِیک و شهر بروکسل محسوب میشد دیدن کنم. این کلیسا نقش مهمی دارد زیرا محل تاجگذاری، ازدواج، ترحیم و … خانواده سلطنتی میباشد. این کلیسای زیبا متلعق به قرن 12 میلادی بود. وقتی به انجا رسیدم، پلکانی دیدم و برج های دوقلویی که از دورنمایان بود. کلیسا به سبک گوتیک ساخته شده است.جالب است که تکمیل ان حدود 300 سال به طول انجامیده واز سنگ های معدن گوبرتانج ساخته شده است. جایگاه گروه کر به همان سبک گوتیک ساخته شده بود و در آن قسمت مقبره هایی وجود داشت. در سمت چپ جایگاه گروه کر، دعاخانه معجزه آسمانی (۱۵۳۴-۱۵۳۹) قرار داشت که به سبک گوتیک طلایی بنا شده بود. در سمت راست دعاخانه بانوی ما از رستگاری قرار داشت. طاق های چهار قسمتی شبستان بلند بود و ستون های استوانه ای قطور که خط مرزی شبستان را نشان میداد و سرستون هایی شبیه به برگ های کلم داشت. شبستان، دارای یک منبر به سبک باروک بود که توسط مجسمه سازی به نام فرنس بنا شده بود.
پنجره های شیشه ای رنگی در سراسر کلیسا به چشم میخورد و کمی انسوتر مجسمه ارزشمندی از مریم مقدس متعلق به قرن 17 حضور داشت.پس از بازدید به سمت در خروجی کلیسا راهی شدم.کمی گرسنه شده بودمدر ادامه گشت در بلژیک کمی انسوتر یک رستوران مک دونالد دیدم وارد شده وبا پرداخت 8 یورو یک برگر و نوشابه سفارش دادم وهنوز در فکر کلیسای زیبای سنت میشل بودم .ساعت حدود 9 شب بود که به سمت هتل روانه شدم و ادامه گردش در بلژیک را به صبح روز بعد موکول کردم.


کلیسای نوتردام دو سابلون

روزبعد در لابی هتل نشستم. تلفن همراهم را در اورده و به جستجوی اینترنتی دیگر اماکن دیدنی بلژیک و شهر بروکسل پرداختم در همین حین تورسیت دیگری در لابی نشسته بود و با یکی دیگر ازدوستانش صحبت میکرد .از صحبتهای انها متوجه شدم که اهل انگلستان هستند انها در مورد کلیسای نوتردام دو سابلون صحبت میکردند و تصمیم داشتند از این کلیسا بازدید کنند. با انها وارد گفتگو شدم وانها ازمن در خصوص مکانهای دیدنی بلژیک که دیده بودم سوال کردند.پس از گپی دوستانه به همراه مارک ودیدید تصمیم گرفتیم از این بنای تاریخی و مکان دیدنی بلژیک دیدن کنیم.پس از خروج از هتل و تهیه بلیط متروبه سوی این کلیسا حرکت کردیم.
پس از طی مسافتی سرانجام به کلیسا رسیدیم.به داخل کلیسا واردشدیم رنگ‌آمیزی زیبا و شگفت‌انگیز شیشه‌ای ان هر بیننده ای را به خود جذب میکرد.قدمت ان حدودا به قرن 15 میلادی باز میگشت.همچنین در بخشی از کلیسا آرامگاههایی به چشم میخورد .در محراب کلیسا مجسمه ای از حضرت مریم وجود داشت که افسانه‌‌اش این بود که این مجسمه توسط خانمی به نام بائِت سوتِنز از مکانی دیگر آورده شده است .پس از بازدیدی نسبتا کوتاه از کلیسا خارج شدیم و به همراه دوستان جدیدم تصمیم گرفتیم به رستورانی رفته و علاوه بر صرف غذا به گفتگو ادامه دهیم.مارک و دیوید اهل لندن و مجرد بودند و تصمیم داشتند از چندین شهر اروپایی دیگر و همسایه بلژیک همچون فرانسه و المان نیز دیدن کنند. انها ابتدا سفر به بلژیک را اغاز کرده بودند.هردوعلاقه زیادی به تاریخ و اثار باستانی داشتند .مارک دانشجوی تاریخ و دیوید در شرکتی بازرگانی مشغول به کار بود .پس از گپی کوتاه حدود ساعت 1 ظهربود که از رستوران بیرون امدیم.انها تصمیم داشتند برای استراحت به هتل برگردند برای همین از یکدیگر جدا شدیم و من به گشت و گذار در بلژیک ادامه دادم.در حین پیاده روی درخیابان بودم که یک شکلات فروشی بسیار بزرگ توجهم را جلب کرد.وارد مغازه شدم و کمی از شکلاتهای فوق العاده بلژیکی تست کردم سپس  بسته ای خریدم.

سفر به بلزیک

اتومیوم

پس از طی مسافتی با مترو به محدوده‌ی هیسل رسیدم .مکانی که اتومیوم مدرنترین جاذبه این شهر توسط آندره واترکین ساخته شده است. .اتومیوم که از اماکن دیدنی بلژیک محسوب میشد از سال 1958 واز یک نمایشگاه بین المللی به جا مانده بود. این بنای گوی مانند اهنین از نه گوی بزرگ  تشکیل میشد که فقط پنج تا ازآن‌ها برای عموم قابل دسترس بود. در نخستین گوی آثاری از نمایشگاه جهانی را دیدم . در این نمایشگاه عکس های تاریخی مربوط به  سال 1958 وجود داشت .
علاوه بر این عکسها  ، اسناد و ویدئویی ها وجود داشت  که بیانگر تاریخ این کشور و دیگر شهرهای معروف اروپا بود. گوی اهنین دیگر محل برگزاری نمایشگاه‌های موقت بود که شامل اثار هنری و دستی بلژیک میشد . اما انچه  بسیار جالب به نظر میرسید گوی بعدی بود که از روی آن‌توانستم چشم‌انداز زیبایی ازشهر بروکسل را ببینم. گوی های  دیگر به ترتیب مربوط به سرگرمی بچه ها و کافه و رستوران میشدند. افراد برای استفاده از رستوران میتوانستند از اسانسوری که در پایین سازه تعبیه شده بود استفاده کنند. سایر جاذبه‌های دیدنی بلژیک که در حوالی اتومیوم  وجود داشت، یک پارک اروپایی کوچک، مجموعه سینمایی و یک پارک آبی بود پس از گشتی در اطراف سازه اتومیوم به سوی هتل روانه شدم.

 سفر به بلژیک

مجسمه Manneken Pis 

صبح روز بعد در رستوران هتل مشغول صرف صبحانه بودم که مارک و دیوید وارد رستوران شدند و پس از سلام و احوالپرسی متوجه شدم که انها بلژیک را به مقصد المان ترک میکنند. پس از گفتگوی کوتاه و خداحافظی با این دو توریست جوان به اتاقم بازگشتم تا پس از گرفتن یک دوش ابگرم به اخرین روز گردش در بلژیک زیبا بپردازم.
به خیابان ایکسل سری زدم. خیابانی که دارای مسیرهایی برای پیاده ‌روی و در امتداد رودخانه ی قدیمی شهر قرار داشت. گویا بخشی از این رودخانه در قرن 19 میلادی خشک شده  و چندین دریاچه زیبا از خود به جای گذاشته بود که در مسیر پیاده روی در این خیابان به چشم میخورد
در ابتدا از میدان فلاژه Place Flagey اغاز کردم و به سمت دریاچه‌ ای رفتم که به سوی کلیسا یی می ‌رفت .در مسیر خانه ‌های بسیار زیبا و به سبک قرن 19 میلادی توجهم را جلب کرد. پس از پیاده روی در این خیابان جاده را تا رسیدن به دریاچه ی دوم ادامه دادم و سرانجام به  یک تقاطع پر ازدحام  رسیدم. پیاده روی زیاد باعث گرسنگی من شده بود .به همین جهت به رستورانی در همان حوالی رفتم و علاوه بر صرف غذا کمی استراحت کردم.سپس با مترو به سوی هتل به روانه شدم.در ایستگاهی نزدیک هتل پیاده شدم. درحین راه و چند قدم دورتر از میدان بزرگ در تقاطع خیابان های ایک استرات (Eikstraat) و رو دل اتیو (Rue Del Etuve)  بودم که مجسمه ی برنزی پسری کوچک  و برهنه Manneken Pis را دیدم، که به عنوان یکی از جاذبه های گردشگری دربلژیک و شهر زیبای بروکسل  شناخته میشود جالب است که اهالی بروکسل برای این پسربچه لباسهایی آماده میکنند ودر مناسبت های گوناگون به او می پوشانند. افسانه‌های زیادی دربارهٔ این مجسمه وجود دارد ازجمله میگویند در جنگ بین سربازان گادفری سوم از لون و دشمنانش از گریمبرژان سربازان گادفری، طفلی کوچک  را در سبدی از درخت آویزان کرده بودند که باعث تشویق انان به جنگ شودو هنگامیکه  سربازان دشمن از زیر درخت گذر میکردند  کودک به روی آن‌ها ادرار می‌کرده و باعث شکست دشمن میشده است .

البته افسانه های زیادی در این خصوص وجود دارد.جمعیت زیادی دور این مجسمه در حال عکاسی بود. به سمت میدان اصلی Grand Place راهی شدم. میدانی نزدیک به هتل که در روزهای نخست ا ان بازدید کرده بودم.خیابانی که مملو ازمغازه های سوغاتی ، شکلات و وافل فروشی بود.

یک عدد وافل خامه و توت فرنگی  خریدم و در مقابل نقاشی دیواری تن تن نشسته و میل کردم.این کشور زادگاه بسیاری از کارتون‌های جذاب ومعروفی همچون اسمورفس، لارگو وینج،  تن تن و لوک خوش شانس میباشد و در جاهای مختلف شهر این نقاشیها دیده میشد. هوا تقریبا تاریک شده بود که به هتل بازگشتم. و این اخرین روز حضور من در شهر زیبای بروکسل بود . حدود 4 ساعت به پروازم به مقصد تهران باقی مانده بودکه به سوی فرودگاه راهی شدم.

 

خلاصه که

در نهایت میتوان گفت که سفر به بلژیک وبازدید از این شهرتاریخی اروپایی با اثار باستانی زیبایش سفری خاطره انگیز را در نوروز 1393 برایم رقم زد . اگر از افرادی هستید که مانند من از بازدید شهر های تاریخی لذت میبرید، هرگز بروکسل را از دست ندهید در سفر به بلژِیک شما با اثار تاریخی و بناهای زیبایی مواجه میشوید که دیدن انها قطعا خالی از لطف نخواهد بود.در حین سفر به بلژیک با ایرانیان زیادی نیز مواجه شدم که از طریق مهاجرت کاری به بلژِیک و یا مهاجرت تحصیلی به بلژیک امده بودند و از زندگی در شهر زیبای بروکسل بسیار راضی به نظر میرسیدند.