سفر به نیویورک، سرشار از تجربیاتی است که هیچ جای دیگر نمیتوان یافت. پس از بازدید تعداد زیادی از ایالات آمریکا، سرانجام به نیویورک رسیدم تا این شهر فوق العاده را تماشا کنم. از همان کودکی که فیلم های هالیوودی را میدیدم و شهر نیویورک را با لذت تماشا میکردم، یکی از آرزوهای من قدم زدن در این خیابان ها بود که سرانجام موفق شدم به آن برسم...

سفرنامه نیویورک دکتر علی باغانی، وکیل پایه یک دادگستری  

سفرنامه نیویورک

پس از بازدید تعداد زیادی از ایالات آمریکا، سرانجام به نیویورک رسیدم تا این شهر فوق العاده را تماشا کنم. از همان کودکی که فیلم های هالیوودی را میدیدم و شهر نیویورک را با لذت تماشا میکردم، یکی از آرزوهای من قدم زدن در این خیابان ها بود که سرانجام موفق شدم به آن برسم.

نیویورک کجاست؟

به عنوان پایتخت آمریکا و مرکز اقتصادی جهان، نیویورک دارای 5 منطقه به نام های منهتن، بوکلین، برانکس، کویینز و استتن آیلند است. وجود مراکز مختلف تفریحی، تاریخی و فرهنگی در نیویورک، این شهر را به مهم ترین مرکز گردشگری آمریکا تبدیل کرده است. به طوری که نه تنها از کشور های خارجی، بلکه میلیون ها نفر از دیگر شهر های آمریکا، سالیانه برای دیدن این شهر زیبا روانه نیویورک میشوند. نیویورک پر جمعیت ترین شهر آمریکاست و بورس وال استریت که در این شهر برقرار است، بزرگترین بازار معاملات بورسی جهان شناخته میشود! تنها منهتن که مساحت بسیار کمی دارد و از خیلی از جزیره های کشور خودمان هم کوچک تر است، نزدیک به 2 میلیون جمعیت را در خود جای داده است!

چرا به نیویورک رفتم؟

مانند بسیاری دیگر از گردشگران آمریکا به عنوان کسی که برای اولین بار اقامت آمریکا را دریافت کرده بود، به شدت تمایل داشتم که از این شهر دیدن کنم (که بعد ها منجر به دریافت پذیرش دانشگاه کلمبیا و گذراندن دوره دکتری در این دانشگاه شد). این شهر جاذبه های هنری بسیاری دارد و آثار تعداد زیادی از هنرمندان اروپایی نیز در نیویورک نگه داری میشود. همچنین به عنوان یک فعال در زمینه حقوق بشر، تمایل شدیدی به مشاهده سازمان اصلی ملل متحد داشتم. همین امر به تنهایی رسیدن من به نیویورک را چندین برابر جذاب تر میکرد!

سفرنامه

زمانی که به فوردگاه جان اف کندی رسیدم، تفاوت موجود در نیویورک را با تمام ایالات قبلی کانادا احساس کردم. اصالت مردم نیویورک کاملا مشخص است و عموما سرگرم برقراری ارتباطات کاری هستند و اضطراب در چهره بسیاری از مردم این شهر به وضوح نمایان بود. با یک تاکسی از فرودگاه به سمت هتل حرکت کردم. راننده تاکسی یک فرد تایوانی بود که تا زمان رسیدن به هتل، از جاذبه های دیدنی نیویورک برایم تعریف کرد. ساعت 8 شب بود و شهر از روز های دیگر کشور ها روشن تر بود! شلوغی پیاده رو ها و فضای شاد نیویورک، انرژیم را چندین برابر میکرد و تصمیم داشتم هیچ کدام از جاذبه های این شهر را از دست ندهم.برنامه من 10 روز اقامت در نیویورک بود که 3 روز آخر را برای کارهای دانشگاه کلمبیا برنامه ریزی کرده بودم. با گذراندن ترافیک شهری که زیاد هم نبود، ساعت 8:30 به هتل رسیدم و اتاق را تحویل گرفتم.اتاق من در طبقه نهم بود و به محض ورود به آن، محو منظره قابل مشاهده از پنجره شدم. به علت قرارگیری هتل در یکی از تقاطع های خوب نیویورک، آسمان خراش های بسیاری را مشاهده میکردم که گاهی ارتفاعشان از صد متر هم گذر میکرد! مردم زیادی در پیاده رو ها بودند و ماشین هایی با جدید ترین مدل که خیابان ها را طی میکردند.پس از صرف شام در هتل، ساعت حوالی 10 شب بود که نتوانستم تا روز بعد صبر کنم. از هتل بیرون رفتم و قصد داشتم حداقل از میدان تایمز دیدن کنم. میدانی که به قول نیویورکیها، هرگز به خواب نمیرود! پس از حدود 15 دقیقه به میدان تایمز رسیدم.

فایل راهنمای توریست نیویورک

میدان تایمز نیویورک (Times Square)

قطعا بارها این مکان را در فیلم های هالیوودی مختلف یا موزیک ویدئو ها تماشا کرده اید. میدانی سرشار از بیلبوردهای غول پیکر و نور پردازی های جذاب و دیدنی. با اینکه ساعت حدود 10:30 شب بود، این قسمت شهر بسیار شلوغ و تردد شده بود. جوان های مختلفی که دور هم جمع شده بودند و هات داگ فروش های متعددی که سرشان به شدت شلوغ بود. تصمیم گرفتم یکی از آن ها را امتحان کنم و تا حوالی ساعت 11:30 به صرف یک ساندویچ در میدان تایمز پرداختم. اطراف میدان نیز پر از فروشگاه های زیاد بود. در کل میدان تایمز جنبه تبلیغاتی بسیاری بالایی داشت. این میدان در برادوی منهتن بنا شده است و یکی از قدیمی ترین میدان های آمریکا محسوب میگردد.نام آن نیز بر اساس ساختمان تایمز گذاشته شده است که مدت ها پیش در این مکان برای اولین بار واقع شد. با تعدادی از توریست ها نیز صحبت کردم و کمی راجع به مکان های دیدنی شهر پرسیدم تا برنامه روز بعد را از همین ابتدا بریزم. حوالی ساعت 1 شب بود که به هتل رسیدم و استراحت کردم.

روز بعد ساعت 9 از خانه بیرون زدم. مانند خیلی از توریست های نیویورک، قصد داشتم اول از همه از مجسمه لیبرتی بازدید کنم.

مجسمه آزادی آمریکا، مجسمه لیبرتی (Statue of Liberty)

برای رسیدن به مجسمه آزادی به قسمت جنوبی منهتن رفتم و از آنجا با کشتی به جزیره لیبرتی رسیدم. جالب است بدانید که این مجسمه توسط دولت فرانسه به آمریکا هدیه داده شد و پیش از ترویج سفر هوایی، اولین نماد آمریکا بود که توسط گردشگران و مهاجرین رصد میشد. مجسمه لیبرتی که شامل یک خانم که در یک دست کتاب و در دست دیگر مشعلی رو به آسمان دارد، یکی از زیبا ترین مجسمه های ساخت بشر محسوب میشود. با اینکه سالها از ساخت آن میگذرد و رطوبت و قرار گیری در فضای باز باعث تغییر رنگ قسمت زیادی از آن شده است، به هیچ وجه از زیبایی مجسمه کم نشده و صد درصد قابلیت چندین بار دیدن را دارد. اطراف این مجسمه نیز فروشنده های زیادی هستند که نماد های آمریکایی زیادی از جمله کلاه و لباس به شکل پرچم این کشور را میفروشند و محل مناسبی برای تهیه سوغاتی هستند. ساعت 2 بود که به منهتن بازگشتم و قصد داشتم پس از صرف ناهار از موزه متروپلیسن بازدید کنم. موزه متروپلیسن در وسط سنترال پارک است و به همین سبب میتوانستم از این پارک بزرگ نیز دیدن کنم.

سنترال پارک (Central Park)

جالب است بدانید که سنترال پارک طولی به اندازه نصف منهتن دارد و در میان این قسمت از نیویورک کشیده شده است. وجود دریاچه، باغ وحش، تفریحات مختلف و موزه متروپلیسن تنها چند نمونه از امکانات این پارک هستند. موزه شهری نیویورک نیز در نزدیکی این پارک است و حدود هشت ایستگاه مترو، همگی در کناره های این پارک قرار دارند! قلعه بلودره نیز یکی دیگر از مکان های دیدنی سنترال پارک هستن که شما میتوانید یک روز کامل را به گذراندن در این پارک بگذرانید! از آنجایی که روز جمعه بود و این موزه تا ساعت 9:30 شب باز بود، تصمیم گرفتم مدتی را در سنترال پارک بگذرانم. برای رسیدن به پارک از مترو خیابان 86 خارج شدم و تصمیم داشتم با قدم زدن به سمت موزه بروم. منظره زیبای دریاچه در سمت چپ فوق العاده بود و در سمت راستم زمین های بازی متعددی قرار داشت. افراد زیادی نیز به ورزش یا قدم زدن در پارک مشغول بودند. جالب است بدانید که دور دریاچه سنترال پارک که جکولین کندی نامیده میشود، یه مسیر مسابقه دو قرار دارد و ورزشکاران زیادی روزانه به تمرین در آن میپردازند. حدود نیم ساعت پیاده روی کردم و زمانی که به زمین بازی بسکتبال رسیدم، مدتی به تماشای بازی نشستم.با تعدادی از بسکتبالیست ها معاشرت کردم و سرانجام بعد حدود 1 ساعت به موزه مترو پلیسن رفتم.

موزه متروپلیسن (The Metropolitan Museum of Art)

این موزه به عنوان بزرگترین مکان نگه داری آثار فرهنگی هنری آمریکا، سالانه گرشگران بسیار زیادی را به خود جذب میکند. نام دیگر آن موزه مت (The Met) است و لوکیشن فیلم برداری فیلم های زیادی هم بوده است. کلکسیون مت شامل صدها هزار اثر از تمام قاره های جهان است و قدمت اشیاع موجود در آن تمدن های قدیمی بشر آغاز میشود. یادبود هایی از جنگ های داخلی و جنگ های جهانی نیز در آن موجود است و تمام این آثار، در تمام اشکال هنر شکل گرفته اند. مجسمه ها، نقاشی ها، صنایع دستی و تجسمی فراوانی را در مت پیدا میکنید که هرکدام تاریخ دیرینه ای را در خود جای داده اند. معماری ساختمان موزه نیز فوق العاده بوده و در کل مجموعه ای قابل را در اختیارتان قرار میدهد که میتواند از بهترین خاطراتتان را رقم بزند. این موزه مجموعه ای بسیار بزرگ است و امکان بازدید تمام آن در یک روز وجود ندارد.تا حوالی ساعت 7 در مت بودم که پس از آن با استفاده از مترو به ایستگاه وال استریت رفتم و تا تقاطع برادوی قدم زدم.

وال استریت (Wall Street)

وال استریت نامیست که تقریبا تمام مردم جهان، حداقل یکبار آنرا شنیده اند. بزرگترین بورس معاملاتی جهان که سهم عظیمی در اقتصاد آمریکا را به دست گرفته است. خیابان وال استریت نیز مکان اصلی شرکت های بورسی است که این معاملات را انجام میدهند و یکی از گرانترین مکان های زندگی در نیویورک میباشد. ساختمان ترامپ نیز در این خیابان واقع شده است و تقاطع این خیابان با برادوی، محل شلوغ و پر رفت و آمدی میباشد. در کل باید بدانید که قسمت منهتن در نیویورک یکی از گرانترین هاست و اجاره خانه در آن سرسام آور است. فرزندان اکثر سلبریتی ها نیز در این مکان ملک دارند و همین امر موجب امنیت بالای برقرار شده برای خیابان است. ساعت 9 شب بود که به صرف شام پرداختم و به هتل بازگشتم.

روز بعد مانند قبل ساعت 9 از خانه بیرون زدم. قصد داشتم به محله بروکلین بروم و برای این امر، به همراه یکی از دوستان قدیمم از هتل با ماشین حرکت کردیم. زمانی که به پل بروکلین رسیدیم، مدتی صبر کردیم تا از منظره زیبای پل لذت ببریم.

پل بروکلین (Brooklyn Bridge)

این پل که منهتن را به بروکلین متصل میکند، یکی از بزرگترین پل های ارتباطی جهان است. معماری جالب آن نیز ارزش والایی به این پل بخشیده است. روزانه هزاران ماشین از این مکان میان بروکلین و منهتن رفت و آمد میکنند این بر روی رود شرقی ساخته شده است و به جای ستون های متعدد، از کابل های زیادی با ظرفیت بالا که به چند ستون مستحکم اتصال داده شده اند استفاده شده است. منظره پل بروکلین نیز به عنوان لوکیشن خیلی از فیلم های هالیوودی استفاده شده و یکی از نماد های نیویورک محسوب میشود. زمانی که به بروکلین رسیدیم، ابتدا به باغ بوتانیک بروکلین رفتیم.

باغ بوتانیک بروکلین (Brooklyn Botanic Garden)

این پارک از چندین هزار گیاه متعدد نگه داری میکند و لوکیشین بسیار جذابی برای عکس های شما خواهد بود. آرامش موجود در آن فوق العاده است و میلیون ها گردشگر را سالیانه به خود جذب میکند. ورودی آن حدود 15 دلار است و کاملا ارزش پرداخت این مبلغ را خواهد داشت. گیاهان موجود در باغ بروکلین نیز تنها به قاره آمریکا محدود نمیشوند و از سرتاسر جهان گردآوری شده اند. برنامه های آموزشی نیز در پارک همه روزه برقرار است که میتوانید از آنها استفاده کنید تا با مواردی از جمله کشت و نگه داری گیاهان خاص آشنا بشوید. از آنجایی که میخواستیم دیگر مکان های بروکلین را ببینیم، ساعت 12 از آن خارج شدیم و به موزه بروکلین رفتیم.

موزه بروکلین (Brooklyn Museum)

این موزه نیز یکی از مجموعه های بزرگ هنری را در فضای زیاد خود جمع آوری کرده است. مجموعه ای شامل حداقل 1 میلیون اثر که این موزه را به سومین موزه از نظر بزرگی کلکسیون در نیویورک تبدیل کرده است. مانند مت، این موزه نیز مجموعه ای از سرتاسر جهان را فراهم کرده است که بیشتر تمرکز آن روی قسمت آمریکایی آن است. همچنین کتابخانه موزه بروکلین نیز اسناد و مقالات معتبری دارد که نسخه اصلی آنهارا شامل میشود. زیبایی این آثار به حدیست که میتوانید یک روز کامل خود را به گشت در آن بپردازید. به علت فشرده بودن برنامه مان، ساعت 3 از موزه خارج شدیم و پس از صرف ناهار به محله ویلیامزبورگ رفتیم.

محله ویلیامزبورگ (Williamsburg)

این محله یکی از مکان های مورد علاقه جوانان و فشن استایلیست های نیویورک است. حال و هوای ویلیامزبورگ بی همتاست و وجود نقاشی دیواری ها و بیلبوردهای متعدد در گوشه گوشه ی آن، این حال و هوا را صدبرابر بهتر میکند. از آنجایی که سرتاسر محله را کافه های متعدد فراوانی گرفته بود، تصمیم گرفتیم به صرف یک فنجان قهوه بپردازیم و پس از آن، به بازدید تعدادی از فروشگاه ها رفتیم. ساعت 5 بود که با ماشین به سمت ارتفاعات دایکر حرکت کردیم.

دایکر هایتز (Dyker Heights)

یکی دیگر از محله های شاد و همیشه زنده بروکلین، ارتفاعات دایکر است. این محله که از همان ابتدا با طراحی فانتزی خود در دل شما جای خواهد گرفت، سرشار از خانه های ویلایی و سرسبزی است که شادی را در همه جای خود پخش میکند. کودکانی که در فضای جلوی خانه ها مشغول به تفریح هستند، حال و هوای محله را سرزنده نگه میدارند و این خیابان ها مکان خوبی برای قدم زدن شما خواهند بود. از آنجایی که دوستم به دنبال اجاره خانه ای در این ارتفاعات بود، به یک خانه که بازدید عموم گذاشته بود رفتیم و پس از آن به سمت منهتن حرکت کردیم. برای صرف شام به خانه دوستم دعوت شدم و تصمیم گرفتم باقی گردش را به روز بعد موکول کنم

روز چهارم را تصمیم گرفتیم با تعدادی از دوستان به تفریح در یکی از پارک های نیوجرسی بگذرانیم. به همین سبب ساعت 10 صبح با آماده سازی لوازم، با ماشین به سمت پارک لیبرتی استیت حرکت کردیم.

پارک لیبرتی استیت (Liberty State Park)

پارک لیبرتی استیت در منطقه نیوجرسی نیویورک، در کنار Upper Bay واقع شده است. این مکان علاوه بر منظره فوق العاده ای که دارد، مکان بسیار مناسبی برای دورهمی و پیک نیک با دوستان یا دوچرخه سواری در کنار این خلیج است. علاوه بر این موارد، یادبودهای متعددی در پارک لیبرتی استیت واقع شده است. یکی از آنها یابود "آسمان خالی" است که به عنوان نمادی از حادثه غم انگیز 11 سپتامبر ساخته شده است. این یادبود شامل دو دیوار موازی است که در میان پارک واقع شده و روی هر کدام از آنها، نام از دست رفتگان این تراژدی تاریخی حک شده است. این پارک به شدت مکان لذت بخشی بود و خاطره لذت بخشی را برایمان رقم زد. همچنین نمای غروب آفتاب خلیج بینظیر بود. سرانجام حوالی ساعت 9 پس از صرف شام در یکی از رستوران های اطراف به هتل بازگشتم.

روز پنجم ساعت 9 از خانه بیرون زدم تا دیگر مکان های نیویورک را ببینم. ابتدا قصد داشتم از دو مکان دیدنی در کویینز دیدن کنم. یکی موزه کویینز و دیگری پارک کرونا که در کنار همین موزه واقع شده است.

موزه کویینز (Queens Museum)

یکی از بهترین موزه های نیویورک، موزه کویینز است. از زیبا ترین موارد موجود در این موزه میتوان به طرح مینیاتوری نیویورک اشاره کرد که به زیبایی و با تمام جزئیات طراحی شده است. گستردگی آن مقیاس بسیار کوچکی از نیویورک است که تقریبا نصف یک سالن را در بر میگیرد! علاوه بر آن، آثار زیادی در این موزه قرار دارند که هر کدام به نوبه خود منحصر به فردند. قطع به یقین میتوان گفت موزه کویینز یکی از مجموعه های ارزشمند نیویورک را داراست.

پس از پایان بازدید از موزه کویینز، به پارک کرونا که در بیرون موزه قرار داشت رفتیم.

پارک آبنمای کرونا (Flushing Meadows-Corona Park)

این پارک، مکانی برای بازدید از یکی از بزرگترین آبنماهای نیویورک و همچنین بازدید از چندین مکان زیبای دیگر از جمله سالن تئاتر کویینز میباشد. همچنین هرساله در یکی از ساختمان های معروف این پارک، نمایشگاه های جهانی با زمینه مختلف برگذار میشوند که متاسفانه در زمان بازدید من، خبر خاصی نبود. علاوه بر این موارد، گروه های اسکیت و رقص حرفه ای، تمرینات زیادی در این پارک انجام میدهند و امکان دارد بازدید شما همزمان با تمرین آنها صورت بگیرد که باعث شگفت زدگیتان خواهد شد.

پس از بازدید از این دو مکان و صرف ناهار، حوالی ساعت 4 بود که به سمت محله منهتن و بازدید از ساختمان ملل متحد حرکت کردم.

مقر سازمان ملل متحد (United Nations Headquarters)

این ساختمان که نزدیک به 60 سال از زمان ساخت آن میگذشت، یکی از بهترین معماری های نیویورک را شاهد میشود. با خودنمایی پرچم 193 کشور بر روی آن، زیبایی ساختمان چندین برابر شده بود و اهمیت آن به خوبی درک میشد. مردم زیادی در اطراف آن ساختمان در حال عکس برداری بودند و مسالمت این همه توریست از نژاد ها و ملیت های مختلف، همه ندا از موفقیت کار همین سازمان میدادند. اولین باری بود که از این سازمان دیدن میکردم و پس از اتمام بازدید، از تصمیمم برای تحصیل دکتری در نیویورک مطمئن شدم .

ساعت 9 بود که پس از صرف شام در رستورانی نزدیک به ساختمان سازمان ملل، به هتل بازگشتم تا برای روز آخر تفریحم آماده شوم. از پس فردا باید کارهای پایانی دانشگاه کلمبیا را انجام میدادم و علاوه بر استرس، هیجان بسیار بالایی داشتم. روز ششم ساعت 10 به سمت ایتالیای کوچک، محلی در جنوب منهتن رفتم.

ایتالیای کوچک منهتن (Little Italy)

این محله که در قسمت جنوبی منهتن قرار دارد، پر از فروشگاه ها و مغازه های دیگری است که صنایع ایتالیا و خوراکی های مخصوص این کشور زیبای اروپایی را ارائه میدهند. ایتالیای کوچک محیط جذاب و صمیمی ای داشت که در نمونه خود واقعا بی همتاست. پس از بازدید این منطقه، به منطقه چینی ها که در نزدیکی قرار داشت رفتم.

چاینا تاون یا منطقه چینی ها (Chinatown)

این منطقه نیز مانند ایتالیای کوچک، با تمام قسمت های دیگر نیویورک متفاوت بود و من را به یاد سفر قبلیم به چین میانداخت. تمام ساختمان ها و رستوران ها دقیقا تابع فرهنگ چینی ها بود و همه چیز مانند همین کشور طراحی شده بود. ابتدا به صرف ناهار در یکی از رستوران ها پرداختم و سپس از دیگر قسمت های آن با پیاده روی دیدن کردم. محله ها شلوغ بودند و هر کسی مشغول به کاری بود و با این حال، صمیمیت میان تمامی اهال به چشم میخورد. با بازدید از این منطقه زیبا، با دوستانم قرار گذاشتیم تا شب را به گردش در پارک میدان مدیسون بگذرانیم.

پارک میدان مدیسون (Madison Square Park)

این میدان نیز محل جالبی برای خرید و گردش است. در انتهای خیابان برادوی، نورانی فوق العاده ای در این میدان شکل گرفته و همیشه پر از گردشگر میباشد. یکی از زیبا ترین محل های منهتن همین میدان است و میتواند برایتان یاداوری خوبی از نیویورک را رقم بزند.

حوالی ساعت 10 به هتل بازگشتم و خود را برای انجام مراحل تحصیل در دانشگاه کلمبیا آماده کردم...روز های بعد سرآغازی بود برای ساختن چند سال از مهم ترین سال های زندگی من و تبدیل شدنم به " دکتر علی باغانی ".

 نقشه متروی شهر نیویورک آمریکا

خلاصه که

نیویورک به واقع که قلب آمریکاست و بازدید از آن به عنوان بهترین خاطره سفر زندگیتان ثبت خواهد شد. اگر روزی پایتان به این شهر رسید، تفاوت شهری که میزبان مقر اصلی سازمان ملل متحد است را به دیگر کشور ها به راحتی مشاهده خواهید کرد.

برای دیدن عکس های دکتر علی باغانی در نیویورک روی این متن کلیک کنید.

نوشتن دیدگاه